بارگذاری . . . کمتر از چند ثانیه

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اصن من بي صبرانه منتظر قيامتم و اون لحظه اي كه زندگي تموم آدما بصورت فيلم پخش ميشه، ميخوام اين حماقت ها و خريت هاي دوس دخترم رو از نزديك ببينم و كلي بهش بخندم!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

عاقا ما یه روز داشتیم واسه خواهرمون که ۳ سالشه شکلک در میاوردیم یهو دیدم داره سرشو تکون میده نوچ نوچ هم میکنه ترسیدم بره زنگ بزنه تیمارستان بیان مارو ببرن :o

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

از بچگی آرزو داشتم 7 ، 8 تا از این تافی کاکائویای سه گرمی ای که یه بسته بندی طلایی داشت رو باهم بخورم ... نشد که نشد :((

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

به بار پیش اجیم نشسته بودم با گوشی خودم زنگ زدم به گوشیش ببینم زنگ گوشیش چیه؟دیدم با صدای خودش ضبط کرده برندار سیریشه برندار سیریشه نه شما بگید اجبه ما داریم.بزن لایک و یه همدردی کن......

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

آبجیم که مهندس هست.یادتونه؟اونروز داشت پیش همکاراش درمورد رییسشون حرف میزد که قراره واسه عید بره مسافرت جنوب.میگه فلانی میخواد واسه تعطیلات بره قیش و کشم.....من دیگه حرفی ندارم!!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

مامانم میگفت وقتی 6 سالت بود با داداشت که 1 سالش بود میذاشتمتون خونه تنها!منم گفتم یادمه چقدر گریه میکردم:( گفت آره تو از همون اول هم مزخرف بودی هههعععی روزگار

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

خواهرم دانشچوی ترم دومه اتاق عمله هر بار میبرنشون بالا سر یه مریض تو اتاق عمل برا تشریح بی هوش میشه یه روز خوشو بستری میکنن.... در جریان باشید جونتونو دست کیا میسپارید بعدا نگید نگفتی

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اگه مخفي کردن سيب زميني سرخ کرده توي قسمت فر اجاق گاز رو نديد بگيريم آره ميشه گفت : . . . . . رفيق بي کلک مادر :))))))))) همه مامانایِ فراتر از گل

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

جاریم فرستاده صدایت نیست، تصویرت هم همینطور! اما مهرت انتن میدهد! اندازه اسمان... فک کنم تلوزیونشون خرابه:)

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

مامانم برگشته بهم میگه اگه میخوای برای چهار شنبه سوری ترقه بخری یه جوری میترکونمت که نه من زنده بمونم نه تو... الان من موندم اومده نصیحت کنه یا میخواست بگه من خطرناک ترم!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

بابام کلاس پنجم بوده...همش باهاش شوخی میکردن که تو دیگه باید زن بگیری بابای ما هم خجالتی..میگفت نه الان زوده,واسه پنج سال دیگه^_^

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

اقا مادر ما تا یک ماه پیش بهم می گفت چشمام ضعیف شده.الان این روزا رد پای مورچه را رو شیشه میبینه و ایراد میگیره.یعنی یه وضعیا.....@_@

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

طریقه صحبت مامانم وقتی میخواد یه مطلبو پشت تلفن تاکید کنه آآآآآ  خا(خوب) ا آ اي  اؤ . . . . . ًَُِّّعاشقه این مامنمم......

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

زنگ زدم خونه مادربزرگم (تلفنشون خرابه) ميگم: الو! صدام مياد؟ ميگه: نه!!! . . . . . من ديگه حرفي ندارم [:

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

به داییم میگم رمز wi-fi تو میدی؟ میگه تو جون بخواه ولی کیه که بده!!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsCount' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsType' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SendSms' | translate}}

:

بعضیام هستن تو فامیل ما کلا بعد از رفتنشون باید خونه تکونی کرد :-(

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اصن من بي صبرانه منتظر قيامتم و اون لحظه اي كه زندگي تموم آدما بصورت فيلم پخش ميشه، ميخوام اين حماقت ها و خريت هاي دوس دخترم رو از نزديك ببينم و كلي بهش بخندم!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

عاقا ما یه روز داشتیم واسه خواهرمون که ۳ سالشه شکلک در میاوردیم یهو دیدم داره سرشو تکون میده نوچ نوچ هم میکنه ترسیدم بره زنگ بزنه تیمارستان بیان مارو ببرن :o

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

از بچگی آرزو داشتم 7 ، 8 تا از این تافی کاکائویای سه گرمی ای که یه بسته بندی طلایی داشت رو باهم بخورم ... نشد که نشد :((

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

به بار پیش اجیم نشسته بودم با گوشی خودم زنگ زدم به گوشیش ببینم زنگ گوشیش چیه؟دیدم با صدای خودش ضبط کرده برندار سیریشه برندار سیریشه نه شما بگید اجبه ما داریم.بزن لایک و یه همدردی کن......

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

آبجیم که مهندس هست.یادتونه؟اونروز داشت پیش همکاراش درمورد رییسشون حرف میزد که قراره واسه عید بره مسافرت جنوب.میگه فلانی میخواد واسه تعطیلات بره قیش و کشم.....من دیگه حرفی ندارم!!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

مامانم میگفت وقتی 6 سالت بود با داداشت که 1 سالش بود میذاشتمتون خونه تنها!منم گفتم یادمه چقدر گریه میکردم:( گفت آره تو از همون اول هم مزخرف بودی هههعععی روزگار

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

خواهرم دانشچوی ترم دومه اتاق عمله هر بار میبرنشون بالا سر یه مریض تو اتاق عمل برا تشریح بی هوش میشه یه روز خوشو بستری میکنن.... در جریان باشید جونتونو دست کیا میسپارید بعدا نگید نگفتی

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اگه مخفي کردن سيب زميني سرخ کرده توي قسمت فر اجاق گاز رو نديد بگيريم آره ميشه گفت : . . . . . رفيق بي کلک مادر :))))))))) همه مامانایِ فراتر از گل

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

جاریم فرستاده صدایت نیست، تصویرت هم همینطور! اما مهرت انتن میدهد! اندازه اسمان... فک کنم تلوزیونشون خرابه:)

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

مامانم برگشته بهم میگه اگه میخوای برای چهار شنبه سوری ترقه بخری یه جوری میترکونمت که نه من زنده بمونم نه تو... الان من موندم اومده نصیحت کنه یا میخواست بگه من خطرناک ترم!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

بابام کلاس پنجم بوده...همش باهاش شوخی میکردن که تو دیگه باید زن بگیری بابای ما هم خجالتی..میگفت نه الان زوده,واسه پنج سال دیگه^_^

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

اقا مادر ما تا یک ماه پیش بهم می گفت چشمام ضعیف شده.الان این روزا رد پای مورچه را رو شیشه میبینه و ایراد میگیره.یعنی یه وضعیا.....@_@

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

طریقه صحبت مامانم وقتی میخواد یه مطلبو پشت تلفن تاکید کنه آآآآآ  خا(خوب) ا آ اي  اؤ . . . . . ًَُِّّعاشقه این مامنمم......

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

زنگ زدم خونه مادربزرگم (تلفنشون خرابه) ميگم: الو! صدام مياد؟ ميگه: نه!!! . . . . . من ديگه حرفي ندارم [:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

به داییم میگم رمز wi-fi تو میدی؟ میگه تو جون بخواه ولی کیه که بده!!!!!

{{::'controllers.mainSite.SmsBankNumberOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankKindOfSms' | translate}}

:

{{::'controllers.mainSite.SmsBankSendSms' | translate}}

:

بعضیام هستن تو فامیل ما کلا بعد از رفتنشون باید خونه تکونی کرد :-(